English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7988 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stationary tactics U دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
holding and hitting U گرفتن حریف و ضربه زدن
hold U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
penalty hit U ضربه ازاد
free hit U ضربه ازاد
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hinder U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindering U جلوگیری از ضربه زدن حریف
trompement U گریز شمشیرباز از ضربه حریف
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
hindered U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinders U جلوگیری از ضربه زدن حریف
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
indirect free kick U ضربه ازاد غیرمستقیم
hacked U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks U ضربه خطای دست به بازوی حریف
high sticking U بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
hack U ضربه خطای دست به بازوی حریف
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
loop drive U ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
speared U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
hitting U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
spears U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spear U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
put away U ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
rear takedown with outside leg tackle U گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
spearing U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
hit U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
kickoff U ضربه ازاد با پاشنه پا درشروع
squib kick U ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
gimme U ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
goal kick U ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
mulligan U ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
knockouts U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
knockout U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
rugby point U 3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
burn U امتیاز گرفتن از حریف
burns U امتیاز گرفتن از حریف
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
to release for a ransom U با گرفتن فدیه ازاد کردن
dummies U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
set up U جلو برتری حریف را گرفتن پاس به یار ازادتر
leg block and under over U فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
tackling U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackled U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackles U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
dummy U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
armlock U گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
mooch U گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
olympic lift and cross face U گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
japko chagi U ضربه پا همراه گرفتن پا
take croquet U ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
bogey U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogies U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
fly kick U ضربه در هوا با پا بدون گرفتن با دست
to swat the ball away U با ضربه سخت جلوی توپ را گرفتن [دربازه بان]
netball U بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
nicks U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nick U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicked U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicking U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
obstruction U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
circus catch U گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea U دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
free enterprise U اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
grips U طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
gripped U طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grip U طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping U طرز گرفتن وسیله گرفتن
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
to seal up U درز گرفتن کاغذ گرفتن
adversary U حریف
competitor U حریف
adversarial U حریف
challenger U حریف
challengers U حریف
foes U حریف
d. cut d. U حریف
foe U حریف
match U حریف
matches U حریف
adversaries U حریف
competitors U حریف
rival U حریف
rivalling U حریف
rivaled U حریف
rivals U حریف
rivaling U حریف
opponents U حریف
rivalled U حریف
opponent U حریف
victim U حریف ضعیف
victims U حریف ضعیف
copes U حریف شدن
ended U زمین حریف
ends U زمین حریف
cope U حریف شدن
deliver a series of blows U بمباران حریف
charges U حمله به حریف
end U زمین حریف
razzle dazzle U فریفتن حریف
charge U حمله به حریف
shadowing U چسبیدن به حریف
coped U حریف شدن
copings U حریف شدن
drop U جاگذاشتن حریف
shadow U چسبیدن به حریف
head butt U با سر به حریف زدن
swingman U همه فن حریف
shadowed U چسبیدن به حریف
playing the man U بازی با حریف
adversary U حریف کشتی
opponent U حریف طرف
downfield U زمین حریف
adversaries U حریف کشتی
drops U جاگذاشتن حریف
away U زمین حریف
he was too much for me U من حریف او نبودم
jacks of all trades U همه فن حریف
jack of all trades U همه فن حریف
dropped U جاگذاشتن حریف
dropping U جاگذاشتن حریف
shadows U چسبیدن به حریف
i cannot manage him U حریف او نمیشوم
opponents U حریف طرف
targeting U سینه حریف
sell a dummy U فریفتن حریف
targeted U سینه حریف
targets U سینه حریف
target U سینه حریف
targetting U سینه حریف
targetted U سینه حریف
to stand up to one's opponent U با حریف روبرو شدن
dribbles U رد کردن توپ از حریف
draw U رویارویی دو حریف در اغار
draws U رویارویی دو حریف در اغار
put the ball on the floor U رد کردن توپ از حریف
dribbled U رد کردن توپ از حریف
dribble U رد کردن توپ از حریف
blocks U سدکردن غیرمجاز حریف
deceives U فریب دادن حریف
stomach throw U افکندن حریف از پشت
blocked U سدکردن غیرمجاز حریف
jink U فریب دادن حریف
block U سدکردن غیرمجاز حریف
deceiving U فریب دادن حریف
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
manage a person U حریف کسی شدن
scouts U ارزیابی حریف اینده
lap U رسیدن به حریف جلویی
bluffing U حریف را از میدان درکردن
lapped U رسیدن به حریف جلویی
He is jack of all trades . he can cope with any thing . U همه فن حریف است
Recent search history Forum search
1pedal pamping
1گج
1meaning of taking law
2to keep someone up
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
3معنی کلمه retraction چیست؟
0ضربه به میانه پایین گوی در بیلیارد در انگلیسی چی میشه؟
0shmoralizing
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com